برای راحت و روان خواندن مطالب و پرهیز از بیان کلمات تخصصی و سنگین، این مطلب بصورت تحت اللفظی ترجمه و در اختیار علاقمندان قرار داده شده است. امیدوارم که مورد توجه و استفاده خوانندگان قرار گیرد.
پایان دادن به رابطه بسیار سخت است خصوصا که وقتی عاشق می شویم، غالباً اعتقاد داریم رابطه تا ابد ادامه خواهد داشت. ما همیشه امیدواریم که این رابطه ای که شروع کردیم، متفاوت باشد و بتوانیم در برابر مشکلاتی که پیش می آید پیروز شویم.
روابط به دلایل بسیار متنوعی پایان می یابد. درگیری یکی از دلایل رایج است، اما گاهی اوقات اتفاقات دیگری پیش می آید که به معنای پایان دادن به رابطه با شخصی است که هنوز هم برای او مهم هستید. وقتی این اتفاق می افتد، شما باید یاد بگیرید که چگونه با شخصی که دوستش دارید جدا شوید.
بیشتر ما با این امید که هرگز مجبور به پایان دادن به رابطه نیستیم، وارد روابط می شویم.
ازدواج به ویژه، بر این اساس بنا شده است که “تا زمانی که مرگ ما را از بین نبرد” باقی خواهد ماند.
دلایل عمده این جدایی ها شامل اختلاف شخصیت، کمبود وقت گذراندن با هم، خیانت، عدم تعاملات مثبت بین زن و شوهر، رضایت جنسی کم و مشکلات خانوادگی است.
پایان دادن به رابطه یکی از سخت ترین کارهایی است که باید انجام دهیم. فرقی نمی کند در کجا قرار دارید، دانستن چگونگی قطع رابطه (از جمله نحوه قطع رابطه با شخصی که دوستش دارید) می تواند به شما کمک کند تا این اتفاق برای هر دو شریک آسوده تر و کم آسیب تر شود.
ما می گوییم راه “درست” ، اما در واقعیت ، هیچ راه درست یا “بهترین” برای پایان دادن به رابطه وجود ندارد. هر رابطه ای متفاوت است و هر فردی در یک رابطه متفاوت است. این شما هستید که باید شخصیت، نیازها و احساسات همسرتان را هنگام مطالعه این مقاله در نظر بگیرید و بفهمید که بهترین راه برای جدایی از رابطه شما کدام است.
بدانید که هیچ راهی برای پایان دادن به رابطه بدون درد وجود ندارد. همه ما آرزو می کنیم که بتوانیم بدون آسیب و درد به روابط خود پایان دهیم. اما امکان پذیر نیست که هرزمان رابط تمام شود، پایان رسمی آن باعث درد هر دو طرف خواهد شد. هنگامی که قبول کردید که درد و رنج وجود دارد، می توانید برای عواقب پس از آن آماده شوید.
اگر تا به حال از طریق پیام یا تماس تلفنی خواستار جدایی شدید و یا بدون حرفی ناپدید شدید یکی از بدترین تجربیات و احساس رو به طرف مقابلتون منتقل کردید.
شریک زندگی شما شایسته مکالمه رو در رو است. یک محیط صمیمی مسلماً بهتر است، اما اگر نگران هستید که شریک زندگی خود واکنش خشن نشان دهد، یک مکان عمومی امن تر است.
به طور کلی، حق طبیعیه هر انسانیه که بدونه چرا رابطه اش داره به پایان میرسه. ولی با رعایت ادب و نگه داشتن عزت نفس طرف مقابل می توانید نقاط ضعف و دلایل اصلی جدایی را بازگو کنید.
استفاده از جمله ای انعکاسی مانند “من احساس نمی کنم از نظر جنسی با هم سازگار هستیم” یا “فکر نمی کنم اهداف بلند مدت ما دیگر همسو شوند” روشهای زیبایی برای بیان احساسات شما هستند.
از کارهایی که شخص مقابل مرتکب اشتباه شده است استفاده نکنید یا از جمله هایی مانند “همیشه تو مقصری ، اصلا بیمار روانی هستی یا هر جمله توهین کننده ای” استفاده نکنید.
اگر پایان دادن به رابطه برای شخص مقابل غافلگیرکننده باشد، ممکن است سعی کند بحث را بیندازد، اعتراض کند یا دلایلی بیان کند که چرا باید با هم بمانید و یک بار دیگر دوباره شانستان رو امتحان کنید.
اگر در مرحله از هم گسیختگی باشید، اکنون هیچ چیز نمی تواند رابطه را برقرار یا احیا کند. تسلیم شدن فقط این امر اجتناب ناپذیر را به تأخیر می اندازد.
یادتان باشد اصلا پیشنهاد دوست ماندن و در ارتباط بودن را قبول نکنید.
از گفتن “بیا حالادر تماس باشیم” خودداری کنید. باید از درگیری عاطفی بیشتر با شریک زندگی قبلی خودداری کنید. وقتی مطمئن هستید که دیگر نمی خواهید ادامه دهید دلیلی ندارد این تصمیم را به تاخیر بندازید.
غم و اندوه خود را از این جدایی ابراز کنید و موارد خوب در مورد اوقات مشترک خود را بیان کنید .
با صحبت کردن در مورد اوقات خوبی که با هم به اشتراک گذاشته اید می توانید ناراحتی و اندوه را کمتر کنید.
جمله های این چنینی بگویید: “تو در مورد آشپزی چیزهای زیادی به من آموختی و من به لطف تو آشپز بهتری هستم”
شما می خواهید به طرف مقابل خود این را بیان کنیدکه علی رغم پایان رابطه، تأثیر مثبتی در زندگی شما داشته است.
شاید اصلا بخواهید جمله این چنینی را بگویید: “من امیدوار بودم که با هم پیر شویم و از این اتفاق ناراحتم”. این نشان می دهد که شما برخی از احساسات صدمه دیده شریک زندگی خود را در مورد امید و آرزوهایی که محقق نشده را به اشتراک می گذارید.
از تبدیل شخص مقابل به “آدم بد” خودداری کنید. هیچ کس کامل نیست. شما نیز خطاهایی دارید و تبدیل شریک زندگی قبلی به شخص شیطانی و مقصر اصلی کار درستی نیست. (جدا از موارد آشکار خشونت، یا خیانت)
وقتی که رابطه را خاتمه می دهید، یک دوره دلشکستگی، غم و درد وجود خواهد داشت. این یکی از دشوارترین قسمت ها برای فهمیدن نحوه جدا شدن از شخصی است که دوستش دارید. شما هنوز هم به آنها اهمیت می دهید ، اما لازم است دلایل عدم موفقیت این رابطه را به خود یادآوری کنید.
درک کنید که باید خود را با شرایط جدید سازگار کنید. وقت خود را با افرادی که دوستشان دارید بگذرانید، کارهایی انجام دهید که باعث خوشحالی شما شود و به یاد داشته باشید که گریه و ناراحتی اصلا مشکلی ندارد و طبیعی است.
هنگام پایان دادن به رابطه، مهمترین نکته ای که باید بخاطر بسپارید مهربانی و دلسوزی است. مهم است که با خودتان مهربان باشید.
اگر با صبر و تلاش برای بهتر شدن ادامه دهید همه چیز برای همه آسان تر خواهد بود. یادتون نره این اتفاق مرگ و زندگی نیست، بهتره به عنوان یادگیری، تجربه های جدید و خودشناسی به آن نگاه کنید.
زندگی ادامه داره به توانایی هات وصل شو و دوباره شروع کن.
امیدوارم از این مطلب لذت برده باشید و بتونیم در کنار هم رشد کنیم و یادگیری های جدید داشته باشیم.
من علیرضا صدیق منش روانشناس مثبت، به عنوان عضو کوچکی در جامعه روانشناسی با ترجمه این متن و انتشار مطالب مختلف در کنارت هستم تا زندگی بهتری تجربه کنی.
لینک این مطلب رو برای دوستات بفرست تا کنار هم یادبگیریم و کمک حال هم باشیم.
https://www.verywellmind.com/how-to-end-a-relationship-4173954